داشتم چایی می خوردم،داغ بود سوختم
بابام میگه : سوختی؟
میگم : پ ن پ رفتم مرحله بعد!!!
زنگ زدم 118میگم نیما حق دوست
میگه : شمارشو میخوای؟
میگم : پ ن پ خودم معرفی می کنم اسم شما چیه ؟
به داداشم میگم مگس نشسته رو مانیتور
میگه : بکشمش؟
میگم :پ ن پ بهش بگو بیاد عقب وگرنه چشماش ضعیف میشه.